من گرفتار سنگینی سکوتی هستم که گویا قبل از هر فریادی لازم است
ریتم : ۴/۴
G G# Cm
سرما زده و سوزه و پاییز فراری
G G# G
در حسرت روزای بهاری بق کرده قناری
G Fm G# G
در حسرت روزای بهاری بق کرده قناری
G Bb G# G
اجاق خونه می سوزه و سرده ببین سرما چه کرده
G G# Bb
ای وای از اون روزی که گردونه به کام ما نگرده
G# G
یخ بسته گل گلدونا ای داد
G Bb G# Bb
طوفان طبیعت رو ببین کرده چه بیداد
Cm Bb Cm Bb
برگی دیگه نیست روی درختا سرماست فقط میون حرفا
G Cm Bb Cm Bb
هر چی که بوده توی طبیعت قایم کرده یکی میون برفا
G G# G
در حسرت روزای بهاری بق کرده قناری
G Fm G# G
در حسرت روزای بهاری بق کرده قناری
من تمام هستی ام را در نبرد با سرنوشت ؛ در تهاجم با زمان آتش زدم ، کشتم .
من بهار عشق را دیدم ؛ ولی باور نکردم ، یک کلام در جزوه هایم هیچ ننوشتم .
من زمقصدها پی مقصودهای پوچ افتادم ؛ تا تمام خوب ها رفتند و خوبی ماند در یادم.
من به عشق منتظر بودن همه صبر و قرارم رفت ؛ بهارم رفت ، عشقم مرد ؛ یارم رفت.
آخرین ارسال های انجمن